بیو نفرت

تو پر خسارت ترین تصادف
بی کروکیِ بین من و خودم بودی

اگه خداهم بشی نمی پرستم توروتومنوبازی دادی ازتوی قلبم برو

کشتی احساس یه قلب عاشق
روی قلبم مونده ردپای تو
دیگه ازاحساس عشق بدم میاد
اینکه قلبم داره به چشت نیاز

واسه احساس من ارزشی قائل نیستی ساده تربخوام بگم عزیزم عاشق نیستی

بگو به غیرقلبم قلبت به کی دادی
که این اندازه ازیه مرد عاشق بیزاری
بگو تا قبل اینکه دل دیوونه نشده
فقط تومیدونی که دل دیوونه توه

نمیخوام دیگه انقد تحقیر بشم/اسیرت بشم دل به زنجیر بدم

زن می‌تواند چنان نفرت بیاموزد که دلبری را از یاد ببرد.

‏‏عاشقم گر نیستی لطفی بکن نفرت بورز....
بی تفاوت بودنت هر لحظه آبم میکند

سال‌ها عشق ؛
در دقیقه‌ای نفرت فراموش می‌شود !

رفاقت مثل عشق نیست که پشتش نفرت باشه، رفیق هر چی باشه رفیقه

با شاخص نفرت
گراگیری کرد
وبا تخمین زمان
به نابودی کشاند

انسان زندانی تنفر و تعصبات خودش است

زخمام که خوب بشه ... خیلیا رو زخمی می کنم

ای تف به جهان تا ابد غم بودن
ای مرگ بر این ساعت بی هم بودن