سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
قسم به چادر و گهواره ای که غارت شدنصیب دشمن اهل حرم حقارت شدگرفت تا که به دستش علی اصغر راتمام عرش ازین غم دچار حیرت شداعظم کلیابیبانوی کاشانی...
کاش طفلت را سوی نامردان نمیبردی حسینبا سه شعبه حرمله ترسم که سیرابش کندباز گردانش به خیمه مادرش دلواپس استشاید امشب لحظه ی بر دامنش خوابش کندبانوی کاشانی اعظم کلیابی...
کاش علی را سوی نامردان نمیبردی حسینحرمله با تیر میخواهد که سیرابش کندباز گردانش به خیمه مادرش دلواپس استشاید امشب لحظه ی بر دامنش خوابش کند اعظم کلیابی بانوی کاشانی...
بند قنداق تو همان روزه ی شب هفتم بود و یک مشت خون که به آسمان پاشید باران متولد شدچقدر امشب گلوی تاریخ درد می کند...
ای در افق عصمت/ماه ِ شهدا اصغرشش ماهه ی عطشان ِ/شاه شهدا اصغرتو مَحو ِ جمالی/با تیر سه شعبهسیراب ِ وصالی/با تیر ِ سه شعبهلای لای علی اصغر......
ای طفل شیرخواره لای لای علی اصغرحلق تو پاره پاره لای لای علی اصغربر حالَت ای ستاره گِریَد دو چشم مهتابتیر سه شعبه آمد آخر شدی تو سیراب...