پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
کاش راضی میشد قاضی ،عمر دهم اما ببینم بار دیگر یار را...
قاضی خداست ...حرف مردم کف پاست...
همه یک روزی برای اعمال خود قضاوت می شوند، و خداوند تنها قاضی است....
گفتم که به قاضی برمت تا دل خویشبستانم و ترسم دل قاضی ببری .....
مگر گناه من چه بود که قاضی بی رحم زمانهبرایم حکم کرد:با تو بودن جرم است!؟...
آقای قاضی حکم بدهحبسم کن تو سلول چشاش...
+ما که بریدیم آقای قاضی-چیو؟+طناب آرزوهامونو...
+چرا کشتیش؟-آقای قاضی بهش گفتم عاشقتم گفت ماشینت چیه؟+آزادی...
آقای قاضی اگه اسمش خوشبختیهپس چرا به دست آوردنش اینقدر بدبختی داره؟...
ساده به نظر میانولی بدجور هفت خطن آقای قاضی...
دوسش دارم آقای قاضی...
آقای قاضی حکم عاشق دیوانه ای مثل من چیه؟...
آقای قاضیخیلی موندیم پاشحیف که هیچوقت نفهمید چقد خاطرش میخوایم...
آقای قاضیدرسته که قرار نیست به همه ی آرزوهامون برسیم!ولی دیگه انصافم نیست هر چی می خوایم نشه......
آقای قاضیما به جرم ساده لوحی،این جوری تنها شدیم......
آقای قاضیعیب از خودمون بودهر هوس رو به غلط،عشق حسابش کردیم....
ما اونقدر واسه به دست آوردن از دست دادیم که دیگه خسته شدیم آقای قاضی!!...
آقای قاضی...نه حوصله ی آدم جدید هستنه تحمل آدم های قدیم...
آقای قاضی میدونی بزرگترین حماقت چیه؟زود جواب دادن به پیامی که دیر اومده...
یه تریلی آرزو موند رو دلمون آقای قاضی...
یا بره جلو یا بره عقب،اینجا زندگی خیلی سخته آقای قاضی...
یعنی هیچی تو این زندگی سهم ما نبود آقای قاضی؟!...
خواستیم باهاش یه زندگی جدید بسازیمزد زندگی خودمونم خراب کرد آقای قاضی...
آقای قاضی کی پا حرفاش مونده؟...
آقای قاضی اونا آرزوهامو کشتن...
آقای قاضی حکم چشاش؟...
قاضی زیاد میشودوقتی عدالت نیست...
مامور بازداشت همسایه ام بودزندانبان برادرممامور بازجویی دوست دوران کودکی امقاضی همکلاسی ام بودحکمم اعدامو جلاد....تنها رفیقمچه دنیای غریبیست ان وقت که در اتش میسوزیهمه به بهانه اب اوردن تنهایت میگذارند...
شخصی به دارالحکومه رفت و گفت از کسی پولی طلب دارم و او پس نمی‌دهد گفتند : آیا شاهدی هم داری ؟ گفت : خداگفتند : کسی را معرفی کن که قاضی او را بشناسد !...
-چرا کشتیش؟-آقای قاضی،انلاین بود ولی جواب نمیداد...
زن که باشی بی‌کلاهی هم برایت عار نیستشال خود را در عوض، هر روز قاضی می‌کنی!...
به سلامتی اون قاضی که وقتی مجرم رفیقش بود حکم نداد استعفا داد !...
آقای قاضی دلتنگی مثل نَشتی گازه...نه صدایی داره نه بویی و نه هیچ رنگی،امّا آروم آروم میکُشتت.......
قاضی شهر شده عاشق چشمان زنیچه کند با دل خود/آن زن اگر اعدامی است...
ما برای اشتباهات دیگران قاضی هایی سخت گیر!و برای اشتباهات خودمان وکیل مدافعانی چشم پوش هستیم!...
