فرانک (رضائی)
فرانک رضائی نویسنده نمایشنامه، فیلمنامه، رمان و جملات قصار چاپ کتاب متون اتودیک بازیگری به قلم فرانک رضائی منتشر شده در نشر اختر
چقدر ظالم بودم تا زمانی که نمی فهمیدم که این منم که به خودم ظلم می کنم
اگر عصبانی می شدم این تمام وجودم بود که با من برای رنج بعدی ام آمادهٔ حرکت می شد
برای وجودم فرقی ندارد که من خوشحالم و یا عصبی کار وجودم کنترل من...
شاید کاری که در حق خودم انجام می دهم، عادلانه نباشد
اما من هر موقع که به عنوان منتقد تمام خودم را نگاه می کنم و می شنوم به این درک می رسم که بله من هنوز به آن چیزی که در مورد خودم می خواهم برسم، نرسیدم و این...
تعصب، به نظرم مهم ترین کلمه ای است که باید در انتخاب هایت، نقش داشته باشد
این کلمه بیشتر در حفظ شغلت، کارت درد تو را تسکین می بخشد.
چقدر ظالم بودم تا زمانی که نمی فهمیدم که این منم که به خودم ظلم می کنم
اگر عصبانی می شدم این تمام وجودم بود که با من برای رنج بعدی ام آمادهٔ حرکت می شد
برای وجودم فرقی ندارد که من خوشحالم و یا عصبی کار وجودم کنترل من...
انسان، هرلحظه از کنار بادها می گذرد. بادهایی که به تمام سمت و سوی او می وزند. این باد است که می آید تا یک تارموی سفیدت را با خود ببرد وگردوخاک های لباس هایت را بتکاند و تمام تنت را بلرزاند
آدم هرکاری بخواهد می تواند انجام دهد
آزاد است
می تواند تمام پرندگانی که سر راهش برای پرواز قرار می گیرند را بدون درنظر گرفتن هدف و مقصدشان راهی سفر خودشان کند
اما هر پرنده ای به یک امیدی رو به روی هرانسانی ظاهر می شود
یکی برای نان، یکی...
هرجایی که می رین، نهایت استفاده رو از خودتون بکنین
این جسم، این ذهن برای شماست و همیشه در حال حرکته
وقتی در جایی منتظر می مونین، از وقتتون به جای انتظار، بهره مند بشید
همون لحظه شروع کنید به یادگیری
یادتون باشه که قدرت تفکری که در لحظه ایجاد...
انسان قادر است همیشه کارهایی را انجام بدهد که مورد استفاده عام قرار بگیرد
زندگی روزمرگی و من های انسان به کار هیچ انسانی نمی آید
این هسته ای که روی سر انسان قرار گرفته است، برای بهره مندی از شیوه چیدمان ابزارات لازم برای ساختن خانه ای است که...
بودند کسانی که قبل تر ها در زندگی هاتون نقش داشتند، بعضی ها پر رنگ ترو بعضی ها کم رنگ تر. همانند شب و روز، گاها در روشنایی نقش بازی می کردند و گاها در تاریکی.
آن افراد هم اینگونه اند، حالا نیستند و هرکدام از آنها در گوشه ای...