متن لحظه های آرامش
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات لحظه های آرامش
لبم از زمزمه نام تو آرام شد و
حرفی از خاطره ها ماند ،
میان نفسم
حسن سهرابی
باد، نوازشگر روسری سبزم شده، میرقصد، میپیچد، قصهای از رهایی در گوشم زمزمه میکند. طلاییِ غروب روی تن شهر لم داده، و من در میان این رنگها، سبکتر از خاطرهای در باد، بهار را نفس میکشم.
باران کریمی آرپناهی
حتی لولای پنجره هم
بوی یاس می گیرد،
صبح یعنی همین...
#رویاسامانی
در حال بارگذاری...