سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
وجود هیچکس غمها را از بین نمی برداما کمک میکند با وجود غمها محکم بایستیم!درست مثل چتر که باران را متوقفنمی کند، اما کمک می کند آسوده زیر باران بایستیم …!ابرها به آسمان تکیه می کنند ؛درختان به زمین ؛و انسانها به مهربانی یکدیگر …!گاهی دلگرمی یک نفر چنان معجزهمی کند که انگار خدا در زمین کنار توست !...
دلگرمی اتدلگرمیِ آفتاببه آدم برفی استها کن نامِ کوچکم راتا فکر کنمهنوز هستم!«آرمان پرناک»...
مهاجرتدلگرمی هم می خواهدمن که از وقتیبه قلب تو مهاجرت کرده امهر روز از سرما یخ زده ام......
فصل زمستان که میشود همه نگران سرمای استخوان سوزش هستند ..!!چرا نگرانید .!هوا سرده میدونم.! ولی میتونیم سرمای زمستونو با دل هامون گرم کنیم زمستون سرده ولی دلمون گرمه ..!میگی گرمه چی؟ گرم کی؟ گرم اونایی که دوسشون داریم ..♥️🫂دلارام امینی🫂♥️...
شیرینی عجیبی داردکنارِ خانواده باشیمادر و مادر بزرگ ، پدر و پدر بزرگنوه ها ، نتیجه ها ، نبیره هاحس دلگرمی عجیبیاز دل این هسته بیرون می آیدحس دوست داشتن های مخملیحس مزه های شیرینِ شکلات عیدحس گرمی دستهایی که زیر سایه اش آرام به افق ها خیره میشویحسِ محکم ، بغل گرفتن عشقدر پستوی خاک خورده قلبهای قدیمیرعنا ابراهیمی فرد...
تو خیلی برام قشنگیا.یعنی خیلی برام زیبایی.اصلا تعریف من از زیبایی یعنی وجود تو.میدونی داشتنت مثل جاری بودن مورفین تو رگ های یه مریض بدحاله.نمیگم حالم بده ها،اتفاقا حالم خیلی خوبه.ولی وقتی هستی خوب ترم.وقتی هستی حالم بهتره.وقتی هستی آرومم.اصلا بودنت یعنی خود دلگرمی.دلگرمی زیبایی که به تمامی خوشی های پوچ این دنیا تو خالی می ارزه.همین....
زیباتر کردن دنیا کار سختی نیست، کافیه یه کم دلگرمی تو جیبت بذاری؛ یه کم عشق تو دستات داشته باشی؛ یه کم مهربونی هم تو نگاهت! یکم صداقت تو حرفات؛یکم وجدان در درونت...فقط یکم انسان باشیم انسان گونه زندگى کنیم.همین یکم ها اگه باشه دنیا گلستان میشه......
:《 ---¤¤♡♡¤¤---》:موفق خواهم شد .....نه فوراااا...ولی حتما .......
همین برایم کافیستشالی ها سبز بمانندآب از آبادی ها بگذرددهقانانهلهله هایشان را لای شبنم زاربه رقص وا دارندکافیست برایم،بهار آبستن شودو دشت سر از خواب بر آوردو میدانمتو می آییبا چمدانی از دلگرمیمرا صدا میزنی،همین روزهاشادیاز خورجین روز بیرون خواهد زد.و توهمان مسافری، که غربت را از یاد میبریبرایم عطری، سوغات خواهی آوردپر از بوی دوستی.و آنانی که سادگی ام را دزدیدندرا به حسادت وا میداری.و مندهکده ای...
برای آسمان قلب من چون ماه و پروینیطنین انداز چون آیات الرّحمن و یاسینیعقیق و دُرّ و یاقوت و تُرنج و طرح تذهیبیبرایم مایه ی شعف و سرور و فخر و تحسینیگهی مانم درون واژه های سخت احساسیتو مفهوم دقیق عشق را تفسیر و تبیینیگر از دردِ فراق روی ماهت نالم و زارمبرای جمله درد و اشک و غم هایم تو تسکینیشمیمِ نر گس و یاس و نسیم باغ نارنجیگلستان و سپیدار و ربیع و عطر نسرینیسلیمان را چو مُلک و بهر موسی چون ید بیضاءگمانم در قیامت...
همیشه مقداری دلگرمی داخل جیبت باید باشد !که اگر ناگهان در خیابان، یا در گوشه یک کافه، یا حتی در خواب، سرمای نا امیدی به سراغت آمد، یا بغضی دهانت را تلخ کرد، دلگرمیت را از جیب در بیاوری؛ گوشه دهانت بگذاری تا آرام آرام شیرینی اش در وجودت بپیچد . یا مثل ژاکتی گرم دور خودت بپیچی و منتظر تابش خورشید بمانی ...دلگرمی همیشه باید باشد و وای به تمام لحظه هایی که هرچه جیب ها و کیفت را بگردی دلگرمی پیدا نکنی ...!همیشه دوستت دارم ها را ، دلخوری ها را ،...
خیالت جمعکه هنوز جمعه هااولویت دلگرمی منازدحامِ توست...
دلگرمی یعنی بدونی یه کسی توی دنیا الان داره به تو فکر میکنه......
یه روز صبح از خواب بیدار میشی و میبینی به طرز عجیبی همه چی سر جاشه!!از گلای تو گلدون گرفته که حتی وقتِ زمستونم بهت لبخند میزنن، تا لبخندِ روی لبت و قلبی که بر عکس همیشه خیلی آروم و منظم تو سینت میتپه!!..یه روز صبح از خواب بیدار میشی و از آفتابی که به پنجره ی اتاقت نزده دلگیر نیستی و واسه برفی که رو زمین نشسته مثل بچه های چهار پنج ساله هیجان داری....از قدم زدن تو خیابونِ پر از برف شاکی نیستی و حتی از برفایی که رو سرت میشینه هم لذت میبری...چو...
از نظر شما تعهد یعنی چی؟؟تعهد، یعنی یک نفر از یک گوشه ی شهر،و دیگری از گوشه ی دیگرش،مینشینَند به جمع کردن خاطرات یک نفره شان،و شروع میکنند برای یک عمرِ باهم بودن؛یعنی دو نفری که قرار استهر چه دارندتقسیم کنند برای سال ها زندگی،"تعهد" یعنی که هر آدمی دلشبرای همیشه حق تپیدن برای یک نفر را دارد؛که هر آدمی ضامنِ مشکلات یکی ست از جنس خودش،که قرار است سال ها بعدبنشینند به تعریف قصه ی دوست داشتنشان برای فرزندشانو ضمانت...
پدر اما عجیب بوی امنیت می دهد.وقتی به قلبش تکیه داده ایگویی امن ترین جای جهان نشسته ایو مطمئنی آب از آب تکان نمی خورد.پدر اما عجیب ستون های عشق را سرپا نگه می دارد.پدر اما، باید ماندنی باشد تا دلگرمی اش روزهای سخت را التیام بخشد.بودنش اما، عجیب از واجبات است.عجیب......
آدم هر چقدر هم ادعا کندکه می تواند تنهایی اش را قُلدرانه به دوش بکشد...باز هم در خلوت خودنیازمند حضور گرمی است که ظرفِ شنیدنش را با دردهایش پر کند.تا گوشه ای از ذهنش آرام شوداز اینکه قرار نیست غم هایش را سر بسته، به گور ببرد...او خواهد فهمید در شب هایی که با هر فکر مزاحم، اشک مهمان چشمانش می شودمحتاج کسی است که با دلگرمی اش،اشک را در گونه هایش بخُشکاند...می دانیآدم هرچقدر همروزها برچسب قوی بودن را بچسباند به پیشانی اش،...
تعهد،یعنی یک نفر از یک گوشه ی شهر،و دیگری از گوشه ی دیگرش،مینشینَند به جمع کردن خاطرات یک نفره شان،و شروع میکنند برای یک عمرِ باهم بودن؛یعنی دو نفری که قرار استهر چه دارندتقسیم کنند برای سال ها زندگی،"تعهد" یعنی که هر آدمی دلشبرای همیشه حق تپیدن برای یک نفر را دارد؛که هر آدمی ضامنِ مشکلات یکی ست از جنس خودش،که قرار است سال ها بعدبنشینند به تعریف قصه ی دوست داشتنشان برای فرزندشانو ضمانت را سرمشق زندگی دخترشان کن...
شهریوری که باشیمی شوی دلیل آرامش دیگرانانگار خدا وجودت رابا گل های بابونه سرشته باشد ...شهریوری که باشیمی شوی مایه ی دلگرمیمی شوی سنبل صبوری و اعتمادمی توان ساعت ها کنارت نشستبی آنکه خسته شد ...شهریوری یعنیفرزند ته تغاری تابستاندُردانه ی فصل داغشاد و پرشور و خاطره انگیز ...متولد شهریور یعنییک خوشه ی طلاییپر از بهترین ها ......
همیشه مقداری دلگرمی داخل جیبت باید باشد.که اگر ناگهان در خیابان، یا در گوشه یک کافه، یا حتی در خواب،سرمای نا امیدی به سراغت آمد،یا بغضی دهانت را تلخ کرد،دلگرمی ات را از جیب در بیاوری؛گوشه دهانت بگذاری تا آرام آرام شیرینی اش در وجودت بپیچد،یا مثل ژاکتی گرم دور خودت بپیچی و منتظر تابش خورشید بمانی.دلگرمی همیشه باید باشد ووای به تمام لحظه هایی که هرچه جیب ها و کیفت را بگردی و دلگرمی پیدا نکنی!...
ازم پرسید: ” به نظرت آدما چجوری میفهمن عاشق شدن؟ ”.یه مکث کردمو گفتم:“ تا حالا شده وقتی به یکی فکر میکنی، قلبت در عین هیجان، آروم تر بتپه؟.تا حالا شده وقتی با یکی حرف میزنی، به دیگران بیشتر لبخند بزنی، با اطرافیانت مهربونتر از همیشه باشی؟.برات پیش اومده انگیزت برای ادامه ی زندگی هزار برابر شه، و با حال خوب، منتظر فرداهای پیش رو باشی؟.تا امروز شده بخوای بخاطر نگاهِ تحسین برانگیزِ کسی، بیشتر به خودت برسی، خوش پوش تر و خوش بوتر ا...
بخند جان دلم !خنده ی تو پرتو نوری است که صبح را دل انگیز می کند؛که از درز کنار پرده ی اتاق رخنه می کند به داخل و تمام وجود آدم را گرم می کند!پس بی بهانه و بی دریغ بخند " دلیل دلگرمی من در صبح های تکراری و خسته کننده "...می شود پروانه بود و به هرگُلی نشست..اما بهتراست مهربون بودوبه هردلی نشست..!!میگویند :هر وقت دلت برای کسی تنگ شد , نگاهش کن".... نبود. , صدایش کن".... نشنید , دعایش کن . . من با سلامی ...
دلگرمی ام اگر تو باشی پدر! زمستان هم خوش میگذره یادم هست که می گفتیزمستان بدون پدر خیلی سخت می گذرد...
مادر جان مهربانمهر روز که از خواب بیدار می شوم، اولین کسی که ناخودآگاه به سمتش میروم تویی .وقتی به خانه برمیگردم دنبال تو میگردم تا آرام شوم ،حتی اگر ۱۰۰ ساله هم بشوم به تو و راهنمایی ها و دلگرمی تو احتیاج دارمچرا تو تنها کسی هستی که مرا واقعا دوست دارد.تولدت مبارک هستی من ....
خواهر زن بسیار عزیزمهم زیبا صورت و هم زیبایی سیرت داریوجود مهربان و دوست داشتنی ات مایه ی دلگرمی استزاد روزت مبارک زیبای واقعی...
دلگرمی ، یعنیشش دانگِ آغوشتبخورد تا ابد به نامم ... ️️️...
گاهی دلگرمیِ یک دوستمعجزه ای می کند که گویی همه یِ دنیا کنارٓ توست...
تو را چون چای دلنشین صبح ،سر می کِشَمت داغ با دلگرمی گرم ِصبح بخیر هایت ... شاید همان گم شده ی زیباترین فلسفه ی دوستی های ناب بشوی ......