سهمم شد
قاب نگاهت
در گرداب بی هم نفسی
مهدی ابراهیم پورعزیزی نجوا...
نخ نگاهت
تابش کدام شعرست
که زیبایت را
به رخ میکشد
-صیدنظرلطفے...
عاشقانه هایم را به آغوش نگاهت می سپارم
-مهدی ابراهیم پورعزیزی نجوا...
نگاهت چو زیباست آتش کش است
چو آتش کشد بر تنم هم خوش ست...
در به در می شود
به دنبال نگاهت
خیالم
آن گاه که باشی
سیزده بدر خواهد شد...
قبله گاه قلب من!
علم نگاهت مرا حیران کرده...
حال بگو چه کسی می فهمد درد مرا؟...
نگاهم با نگاهت روبه رو میشه
دل توو سینه زیر و رو میشه
اسما رحمانی...
دوستت دارم حتی اگر یکبار هم با فانوس نگاهت از کوچه های تاریک قلب من بگذری ......