اندام تو خوش تراش و شیرین حرکات ریزد ز سر و دوش تو دائم برکات گیسوی تو مِشکین و ز مُشک اولیتر بر چهرهی مَهوش تو هر دم صلوات با جرعهای از جام لبت مست شوم پس سکته زنان روم به حال سَکرات دستم چو بگیری ز طرب زنده شوم...
چراغ راهنما با برق سبز می شود درخت با آب من با تو
مرا بنوش همچون تشنه ای که به آب حیات رسیده باشد وبنوشمت همچون مستی به شراب ناب...