متن مستی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات مستی
ای دل، از چه بیزاری؟ با زخم، که میسازی؟
با یاد، که دم سازی؟ تو کودک دلبازی
این مکتب عشقت بود غمها همه مشقت بود
برخیز، وقت تنگ است دیدار یار، مرگ است
با سایه چه میجنگی؟ با گریه چه میزنگی؟
در سینه نفس مردهست قلبت به جنون خوردهست
برخیز...
بزن ای عشق دیوانه بزن آتش به این خانه
که جانم شعله ور گشته رها کن در میخانه
مپرس از عقل و از منطق که اینجا حکم با دلهاست
تو ای ساقی بیا بازم که غم در من کنون پیداست
مزن بر طبل بیرحمی مپاشی اشک بی مرهم
که من...
نیایش
عشق، دستهایش پر از جام می است
میدهد،میخورم، مستم میکند در نیمه شب
رقص عشاق خدا نیمه شبان دیدنی است
من زخم ام!
و زندگی زخم های دردناک پی در پی است و
مرگ هم وقت و بی وقت می رسد.
مستی تنها چاره ی درمان زخم های من است.
باشد که دود و مستی درون استخوان هایم راه یابد
شاید که از یاد ببرم
من،
تکه گوشتی زنده ام......
دامن شدم من
آتش این عشق کور را
هر شب که برده ام
با مردم سیاه مست تو
تا صبح
رقص بوسه های ناصبور را...
من، پشیمانم با دو صد داغ توبه، به پیشانی
با مستی خماری عجین گشتم، توبه چه می خوانی؟!🍷
........
فیروزه سمیعی
تی تی تیک تیک
تی تی تیک تیک
تی تی تاک
تیتی تاک تاک
تی تی تیک تیک
تی تی تاک
ساعت به وقت مستی
فیروزه سمیعی
باز مستی ها ز دل آغاز شد
باز کار مرغ دل پرواز شد
نام یارم بر لبم جاری شدو
این دلم آیینه ی اعجاز شد
مصطفی ملکی