متن ارس آرامی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات ارس آرامی
عازم کوچه معشوقه شدم، خواجه پیر ،
حذر داد که سر می شکند دیوارش ،
گاه باید به سر از کوچه معشوقه گذشت ،
بگذار تا که سرم را بشکند دیوارش !
ارس آرامی
تنها بلای که به سرم می آید
بلای بی تو بودن است!!
ارس آرامی
نان از انتظار تو بیات شد
سرما بهانه بود!
ارس آرامی
امان از این دلبر که من دارم،
دیگران دل می دهند او زجر!
دیگران دل می برند او صبر!
ارس آرامی
همه از کنارم گذشتند ،
به جز تو که از درونم گذشتی!
ارس آرامی
ایوان دل من شده جولانگه تو...!
ارس آرامی
او شعر بود و من شاعرش؛
این بود قصه آفرینش !
ارس آرامی
عاشق شدم، و حالا به قلب خود
آرامش بدهکارم!
تو از سکوت این اشعار من چه می دانی؟!
ارس آرامی
همیشه میگن: چوب خدا صدا نداره ؛،
تا حالا چوب دلت خوردی؟
صدا نه ، ولی خیلی درد داره!!
ارس آرامی