وابستهٔ یک دمیم و آن هم هیچ است!
الهی! همه تو، ما هیچ
همه هیچ اند، اگر یار موافق باشد
هیچ هیچست این همه هیچست و بس
هیچ هیچم و در این وادی پر پیچ، به خود نمی پیچم...
دلمان مرد از بس زنده ایم برای هیچ
باید چیزی را از هیچ چیز بسازید.
گر مرا هیچ نباشد نه به دنیا نه به عقبی چون تو دارم همه دارم دگرم هیچ نباید!
من همه هیچ و تو همه جانی
گر هیچ نباشد چو تو هستی همه هست️ ️️️
با تو باشم به هیچ خرسندم
خواهی که شوی با خبر از کشف و کرامات مردانگی و عشق بیاموز و دگر هیچ ...
چون تو دارم همه دارم دگرم هیچ نباید
و سهم ما از تمام دنیا انتظار بود و سهم ما از تمام انتظارها هیچ
سرشار از هیچ شده ام بی تو! پای ماندنم دیگر سخت می لرزد...
آغوش تو و دیگر هیچ
مرا به هیچ بدادی و من هنوز بر آنم که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم
آن عشق که در پرده بماند به چه ارزد؟ عشق است و همین لذت اظهار و دگر هیچ