پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
در شب های مهتابی، بیایید لذت بی انتها را جرعه جرعه بنوشیم، آرامشی که درخت به آرامی در دل هستی نجوا می کند سراپا گوش باشیمببینید زیبایی بافته پیچ و درهم زندگی،جایی که سادگی در پیچیدگی می درخشد.مهتاب رویاها را در صفحه خالی شب نقاشی می کند،در حالی که شاخه های خُرد رازهای حکیم را زمزمه می کنند.زندگی از پیچیدگی و سادگی در هم تنیده تشکیل شده است،روح ها در هماهنگی، الهی می درخشد....
الهی اشتیاقی در دل افکن بی قرارش کندرون سینه ها سنگی ست سیبی آبدارش کنالهی ماهی جان تشنه بر این خاک میغلتدبرایش تنگ آبی شو کمی امیدوارش کنببین این خطه ی خاکستری را خاک سنگین راقلم در جوهر رحمت بگردان سبزه زارش کناگر دیدی که گاهی بی پناهی می کشد آهیپناهش باش وانگه سکه ی عزت نثارش کنهوا دلگیر،درها بسته،سرها در گریبان استزمستان را ببر، هرطور میدانی بهارش کن!...
الهی! همه تو، ما هیچ...
الهی گر چه در چنته خود گنه فراوان دارم به خودت قسم به رحمت تو ایمان دارمآنچنان شهره به مهری و شهیری تو به لطف که من غرق گنه امید غفران دارم...
گر چه شکستن دل پیگرد قانونی ندارد..امّاقطعاً پیگرد الهی دارد!....
آبانی بودنیه چیز عادی نیستیه نعمت الهیه...
کنم هر شب برای مهر او گریهکه شاید بشنود دردمولی آهسته می گویمالهی بی خبر باشد!...
کنم هر شب دعاییکز دلم بیرون رود مهرشولی آهسته می گویمالهی بی اثر باشد!...
تا به روی زندگی لبخند نزنی زندگی به تو لبخند نخواهد زد. این قانون الهی است، هر چه بکاریهمان را درو خواهی کرد. پس بخند....
لب های تو لب نیست، عذابیست الهیباید که عذابی بچشم، گاه به گاهی...