متن اشک پنهان
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات اشک پنهان
تو را نداشتم، چه باید میکردم؟!
غروبهای سرخ را به غم میسپردم و
ساعات استراحتم را به جنگ و
سپیدهدمان و روشنایی را به اشباح مرگ!
تو را نداشتم، چه باید میکردم؟!
نفسهایم یخ میبست و
سینهام پر از دردهای بیپایان فراق میشد.
تو را نداشتم،
باید به فکر دو...
بشنو…
از مردی که نامش با استقامت گره خورده
اما پشت پردهی خاموشیاش، هزار بار فرو میریزد و کسی نمیفهمد.
از بغضی که در گلویش میماند، چون دنیا آموخته به او: «مرد نمیگرید.»
از اشکی که بیصدا بر بالش شب میچکد، بیآنکه صبح کسی ردش را ببیند.
مرد یعنی دیوار،...
زمانی ک دلتنگ می شوم:
نه می توانم گریه کنم نه می توانم بخندم
فقط در سکوت فریاد می زند..