متن رنج عاشقانه

از تو خوشنود بودم و
خوشنود خواهم ماند
تا قیامت حلالت کرده‌ام!
آنقدر زخم و درد و بلا در تن و جان و روحم هست
تو هم افزودم بر آنها...

توفیری نداشت
خاطر افسرده را لبخند توفیری نداشت
مثل ازادی که با دربند توفیری نداشت

سر بروی صخره با حال پریشان خفته را
موج کارون بوده یا اروند توفیری نداشت

قحطی باران که باشد سال و ماه ننگ را
ماه فروردین یا اسفند توفیری نداشت

برگ و بار رفته بر...

دوباره خاطراتت تکرار میشود در من،
من از تکرار پر تکرار این تکرار بیزارم.

مگو آن را که بخت یار بوده،
که او خود، رنج بسیار بوده.
شب و روزش به سختی شد معطر،
ز اشک خستگی، درکار بوده.
نه خواب آسوده‌ای در چشم دارد،
نه راحت با دل زار بوده.
ز دست عیش، داغی بر دلش ماند،
غمش، همراز اسرار بوده.
به سرزنش‌ها...

➷➷➷➷➷ کاش میشـב בرבهایماט را هم ماننـב ترقـہ یکجا بر زمین بکوبیم..
و با صـבاے سوختن و انـ؋ـنجارش شاهـב تمام شـבنش باشیم ..
حمل کرבט בل پر בرב בر سال جـבیـב سخت است

با یک دلِ حسّاس، پر از: احساسم؛

افسوس که هرگز، تو نداری پاسم!

آب از: سرِ من هم که گذشته، دیگر؛

بگذار، بگویند، که آس و، پاسم!

زمانی ک دلتنگ می شوم:
نه می توانم گریه کنم نه می توانم بخندم
فقط در سکوت فریاد می زند..

درد را ذره ذره چشیدم تلخ بود…
کسی نیست تمامش را یکجا خریداری کند ؟

••هیچگاه نگذار زخم‌هایت،
تو را به کسی که نیستی تبدیل کند!💜

قلب مهربان زخم فراوان دارد

گفتند صبر داشته باش
دگر نداستند دلمان از صبر لبریز است..