شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
کاش میشد بهت بگمکه من قرار نیست جایی برم،قراره تا آخرین لحظه زندگیتگرمای تن منو دایره وار دور وجودت حس کنی...حتی اگه ازت دور باشم..کاش میشد بگم من آدم موندنم،آدم کم نیاوردن آدم تورو خواستن...آدم عاشقانه های توو هیچکس نمی تونه جای منو برای تو پر کنه...حتی اگر تموم آدمای دنیا برای دلت جا باز کنن،چون من تورو؛ چشم هاتو و بند بند انگشت هاتو متعلق به خودم میدونم،حتی اگر خودت بی خبر باشی...حتی اگه نفهمی..حتی اگه نخوای بفهم...
ای عشق نافرجاممای کارد به استخوان رسیده ام ...ای تاوان تمام دلشکستن هایمای ساقی زجر کشیدن هایمکاش می دانستی و می فهمیدی چقدر از من دور شده ای.دور شده ای تا نزدیک شوی به آسمان شهرت...اما کاش مثال لاجرم هر کس که بالاتر نشستاستخوانش سخت تر خواهد شکست برای تو اتفاق نیفتد...کاش بفهمی دنیای بدون عشق من برایت ترسناک خواهد بود....دلنوشته ای از امیر پاشا...
کاش آن روز که دشمنی ساخته شد باران می گرفت، دشمنی را می شُستکه بقایی از خشم باستان نشود که امروز انسان ، با انسان دشمن نشود آن ریشه خشم در وجود انسان باید روبیده شود غرور انسانغرور مثل کوه آتش فشان زیبایی دارد همانند کل جهان ولی بیدار نشود روزی ای کاش به وقت بیداری او جهان خواب باشد ای کاش...
باید از خواب و خیالت کمی آسوده شوم غرق این زندگی خاکی و آلوده شوم آنقدر جامه دوری به تن آراسته ای حال باید به لباس غمم آموده شوم من که دانم که دگر وصل تو حاصل نشود وقت آن است که از هِجر تو فرسوده شوم روز ها فکر من این است و همه شب سخنم باید از خواب و خیالت کمی آسوده شوم...
امروزه جهان ، تفکر و سرمایه پنهان از نظر ها( زمان) را صرف جهش و گسترش محیط زندگی ، و کشف هر آنچه که وجود دارد و افرادی نمیخواهند آنرا در ذهن و مغز خود بگنجانند می کند. ارتباط با یکدیگر، با محیط و با موجودات آشنا و بررسی شده و حتی موجودات ناشناخته ، باعث پیشرفت احتمالی و احتمال بهتر شدن اوضاع را در ویژگی های خود ثبت کرده است . ناگفته نماند که گسترش و آگاهی بیشتر ، اگر باعث پیشرفت نشود ، قطعا ناهمواری ها و مشکلاتی را در جامعه گسترده شده نه در زمین...