برگرد دیگر طاقت دوری تو در من اندک شده دلتنگم به تو به من عادت شده زخم تو تو دلم چه خوب جامونده اسم تو
کاش تو رو ندیده بودم توی اون سه شنبه سرد کاش میشد شبا با گریه بگم هر جوری برگرد
سیگار را با هیچ چیز عوض نمی کنم برگرد،ثابت کن دروغ می گویم...
برگرد برگرد نازنین برگرد من فهمیدم دنیایِ بدونِ تو چقدر سخته وحشتناکه مرد افکنه برگرد تا بخاطرِ تو و این سیگار از نفس نیفتادم قول میدم جبران کنم برگرد نازنینم... این بار اگر دنیا یک طرف باشه و تو یک طرف من تو رو انتخاب می کنم...
در من جا مانده ای برگرد! دیگر به جایی نمی رسی!
برگرد و بیا دلتنگ دیدارم بغض شب تارم من هرچه دارم از تو دارم برگرد و بیا آشفته مگذارم دوری و بی تو بی قرارم
نفسی / می روی برگرد
گاهی بیشتر از یک شال پشمی یا یک پالتوی چرم صدای نفس های کسی از پشت تلفن گرمت می کند که می گوید: منتظرم زودتر برگرد