جمعه ها شرح دلم یک غزل کوتاه است که ردیفش همه دلتنگ توام می آید
ز بیم سینه خراشیدن از وفور غم است که گفتهاند بگیری به جمعه ها ناخن
روز و شب منتظری هفته به آخر برسد ! پس چه دردیست که هر جمعه دلت می گیرد ؟
دوست داشتنت تنها تقویمی بود که جمعه نداشت...
این غم انگیز ترین حادثه ی پاییز است جمعه و نم نم باران و خیابان بی تو
جمعه ها دیگر ندارند حال و احوال بدی گر که باشد دلبری سیمین بری مه پیکری
جمعه و دلتنگی و پاییز و چشمی خیس اشک کو طبیب حاذقی تا درد ما درمان کند؟؟؟
جمعه ها رو باید با این دلبر دوتایی بزنیم به دل دشت و جاده️