بیو سراب
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات بیو سراب
رفتی؛ که عذابم بدهی؛ نیست مهم
از بغض، شرابم بدهی؛ نیست مهم
در بسترِ احساس، به جای نمِ آب
صد جرعه سرابم بدهی؛ نیست مهم
دردا که رسیدن به تو از جنس سراب است
افسوس که دیدار تو چون حقه ی آب است
هرگاه که تا یک قدمی تا تو رسیدم
دیدم که فریب از تو همین اسم عذاب است
در چشم تو پوچم و گل دست منی نیست
ای کاش ببینم که گلم دست...
دردا که رسیدن به تو از جنس سراب است
افسوس که دیدار تو هم حقه از آب است
هر بار که تا یک قدمی تا به تو بودم
دیدم که فریب از تو خودش اسم عذاب است
عاشقی کن، بیا منُ دریاب
گفته بودم به تو که تشنه اَم و؛
تشنه آب می خواهد ، نه وهم و سَراب!
✍شیما رحمانی