تو همانی که رگ خواب مرا میدانی...
میخواهمت حتی بیشتر از نفس کشیدن
من به هیچ کس اهمیت نمیدم ولی برای تو میمیرم
زلزله میکنی در قلب آرام من
احساس من به تو تا بی نهایته...
بوی ماه میدهی در آسمان من بمان
تو انگیزه ی تمام آرزوهامی
تو که باشی مگر آرزوی دیگری می ماند...
آرام منی بی تو دل آرام نگیرد
چشمان تو چشمه ی امیدست
میگما دلبر من دلم ضعف میره برا تاریکی شب چشمات
همین که خوبی دنیایم زیباست
خاص ترین عشق زندگیم خیلی میخوامت
جای تو در جان من است عشق جان
طرح لبخند تو پایان پریشانی هاست...
میخواهمش آنقدر که در وصف نگنجد ...
آغوشت فصل نمی شناسد همیشه گرم است...
قدرت آفرینش خدا یعنی تو
هیچ چیزی رو تو دنیا سختنگیر به جز دستاش
و برای خودم تو را آرزو می کنم ..
غیر آغوش تو هر کجا کا میروم ولگردیست...
در جانم از حرارت یادت قیامتی است
عاشقم بر نام جان آرام تو
حتی اگه پیر هم بشی دوستت دارم