متن شاعران کرمانشاه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات شاعران کرمانشاه
دست ار سرم بردار، ای عقل بلا تکلیف
با من مگو از جنگ و از آتش بسی دیگر!
رضاحدادیان ۱۴۰۳/۷/۷
پاییز در راه است و از آغوش گندم زار
چیزی نخواهد ماند،جز خار و خسی دیگر
رضاحدادیان ۱۴۰۳/۷/۷
یافت پایان شعر من هرچند، امّا تا اَبَد
با دلم پایان ندارد گفتگوی پنجره
رضاحدادیان ۱۴۰۳/۷/۷
می شود پَسکوچه ی پاییز از آواز پُر
می زند پَر تا نسیمی از گلوی پنجره
رضاحدادیان ۱۴۰۳/۷/۷
بس که مِی نوشیده از چشمانِ مستِ آینه
تکیه بر دیوار دارد ،ماهروی پنجره
رضاحدادیان ۱۴۰۳/۷/۷
نیمه شب، برده به سمتِ آسمان دستِ قنوت
تا اجابت گردد آخر آرزوی پنجره
رضاحدادیان ۱۴۰۳/۷/۷
تا گره وا می شود از گیسوی بانوی باد
می شود آغاز، شرحِ مو به موی پنجره
رضاحدادیان
۱۴۰۳/۷/۷
در نگاهم چشمه ی خورشید دارم، سالهاست
پر شده از آفتابِ من ،سبوی پنجره رضاحدادیان ۱۴۰۳/۷/۷
غنچه،غنچه پشت شیشه مانده گلدانِ دلم
خنده های او گرفته رنگ و بوی پنجره
رضاحدادیان ۱۴۰۳/۷/۷
شاید که بوی پیرهنت را شنیده است
باد این چنین که سربه بیابان گذاشته ست
رضاحدادیان ۱۴۰۳/۹/۷
یکباره تا به دام بیفتد غزالِ دل
بر چانه ی تو چاهِ زنخدان گذاشته ست
رضاحدادیان ۱۴۰۳/۹/۷
تقدیر، گِرد چشم تو مژگان گذاشته ست
پرچین گذاشته ست، نگهبان گذاشته ست
رضاحدادیان ۱۴۰۳/۹/۷
باید پُراز آواز کُنم حنجره ها را
آیینه ی اعجاز کنم منظره ها را
تقویِم دلم باز ورق خورده و باید
با دیدنِ تو زنده کُنم خاطره ها را
گیسوی پریشانِ تو ای دخترِ مهتاب!
بَر هم زده قانونِ شبِ دلهره ها را
انگار نهاده ست کسی حلقه به حلقه...