متن طبیعت
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات طبیعت
در خلوت دره ای سرسبز ایستادم،
به شکوهمندی کوه های بلند و دریاهای پرخروشم
طبیعت مرا در آغوش گرفته
و تابستان برایم رویاپردازی کرده است.
در این دره، دختری رویاپرداز در تنهایی خود می خندد،
و من شادم ،
همانند خنده ی آن دختر در خانه ی خود درون دره...
در دره سرسبز آوای نی زار
دختری نشسته در آغوش طبیعت
با چشمانی چون دریای خمیده
و لبانی چون گلهای افشان
وقدی چون سروهای آسمانی
و دلی خونین از حب خالص
دختری که روحش بر قالیچه باد نشسته
در دره سرسبز آوای نی زار
غزل قدیمی
بزرگترین آرزوهای من در آن دوردستها زیر نور خورشید است.
ممکن است هیچ وقت به آن آرزوها نرسم اما می توانم به بالا نگاه کنم
و زیبایی آنها را ببینم، آنها را باور کنم
و برای رسیدن به آنها تلاش کنم.
لوییزا می الکات
آن که انتظار دارد هر چهار فصل سال بهار باشد، نه خود را می شناسد، نه طبیعت را و نه زندگی را.
آخر هفته را جور دیگر دوست دارم.
انگار یک آخیش گفتن طولانی برای خستگی های روزمره است.
انگار یک توقفگاه لب جاده برای شروع زندگی دوباره است.
مثل یک چای خوردنِ با عشق برای شستن تمام غم و غصه ها میماند و کام را شیرین میکند.
گویی همانند دریای بیکرانیست،که...
من هیچوقت نمیگم تنهایی رشد کردم، اگه دلم شکست تنهایی تیکه هاشو جمع کردم، اگه گریه کردم تنهایی اشکامو پاک کردم یا هر جایی رسیدم خودم بودم و خودم. یا شعرای قشنگ به هم ببافم که خودم پشت خودم باشن و بس!!! نه.
پشت رشد کردن من از هر نظر...
زیبایی مطلق پرتوهای خورشید بی آنکه به شاخه های عاری از برگ درختان زمستان بخورد بی معناست و
چوب های درختان زمستان بدون درختان همیشه سبز کنارشان دیدنی نیستند🍃
و درخت همیشه سبز اگر تحولات دنیا را حس میکرد همیشه سبز نبود...🤍
مگر میشود شاهد بهار و پاییز بود اما...
دلم برای آغوش طبیعت تنگ است.
برای لحظه هایی که زمین سفره اش را پهن می کرد...
باد می رقصید و دست نوازشش را بر سرمان می کشید،
برای قلقلک سبزه ها،
موسیقی آبشار ها،
و نغمه ی پرنده ها
زیر آسمان بزرگ و آبی خدا
دلم تنگ روزهای با...
طبیعت سرد شده بود
بهار او را در آغوش گرفت
تابستان گرمایش بخشید
اما
کمک به طبیعت بهانه بود
این دو نفر او را کشتند!
ملحفه ای به نام پاییز بر سرش کشیدند
و هیچ کس نفهمید که
ملحفه نه! خونِ طبیعت نارنجی بود!
در مهلکه ی فصل ها
زمستان...