نطقی که در میدان جنگ برای سربازان ایراد می شود غیر از نطقی است که باید برای ملت ایراد کنند زیرا سرباز را نمیتوان بوسیله جمله پردازی و بکار بردن عبارات برجسته و میان خالی و پوک فریب داد. در صورتی که ملت احمق است و خاصیت فطری هر ملت...
فلسفه تا آن جا که من اکنون دریافته ام، زیستن داوطلبانه در یخ و کوهستان های بلند است، یعنی کندوکاو برای تمامی امور بیگانه و شک برانگیزِ هستی و هر آنچه که تا کنون اخلاق آن را تارانده است.
آدمی چگونه نیرومندتر میشود؟ با نرم نرمک به تصمیم رسیدن و با سفت و سخت به آنچه تصمیم گرفته است چسبیدن ... سپس هر چیزِ دیگری در پیِ آن می آید.
هرآنچه زاده می شود سزاوار نابود شدن است. پس همان بِه که هیچ چیز زاده نشود.
کسانی که نمی خواهند به عقایدشان شک کنند،متعصب، کسانی که می ترسند به عقایدشان شک کنند،بردگان و کسانی که نمی توانند به عقایدشان شک کنند، احمقند.
انگشت نهادن بر لغزش ها و اشتباهات در آثار ذهنیِ بزرگ بسیار آسان تر از ارائه ی شرحی روشن و کامل از ارج و اعتبار آن است. زیرا اشتباهات اموری خاص و معین اند و از این رو به طرفة العینی درک می شوند.
بزرگترین دارایی ها در جریان زندگی دود می شوند و به هوا می روند. گرفتن خوب است اما از آن بهتر نگه داشتن است.
آدمها آنقدر زود عوض می شوند، آنقدر زود که تو فرصت نمیکنی به ساعتت نگاهی بیندازی و ببینی چند دقیقه بین دوستی ها تا دشمنی ها فاصله افتاده است! زویا پیرزاد
کسی که به امید شانس نشسته باشد، سالهاست مرده است.
انس و آشنایی آدمی با خداوند، بیش و پیش از آنکه محصول خردورزی وی باشد، از اعماق وجدان و روان او مایه می گیرد. احساس مخلوقیت که وابستگی او را به خالقی نامحدود می نمایاند، در جوهر جان او آشیانه دارد و همین احساس است که مفهوم تقدس را در...
پرداختن به مسائل جنسی چنان رشدِ شتابانی به تنه یِ عشق می دهد که ریشه ضعیف می ماند و به آسانی بَرکَندنی می شود.
من به واژه ی هرگز اعتقاد ندارم؛چون که باید از ذره ذره ی آینده خبر داشته باشم تا بتوانم این واژه را به کار ببرم.
آدمی چیست و در خود چه دارد؟شخصیت انسان،او را همواره و در همه جا دنبال میکند و هر چه بر او میگذرد،رنگِ آن را میگیرد.هر نوع لذت اساسا وابسته به خودِ شخص است.این امر در مورد لذت های جسمانی صادق است چه رسد به لذت های روحی.
مطمئن ترین راهِ به فساد کشیدن یک جوان این است که به او بیاموزند برای کسانی که مانند هم می اندیشند بیش از کسانی که متفاوت می اندیشند،احترام قائل باشد.
آیا هرگز با خودت نگفته ای که وقتی خوابی کسانی هستند که در خوابشان می میرند؟ آیا هرگز وقتی دندانهات را مسواک می زنی فکر نکرده ای که: ایناهاش، این آخرین روزم است! آیا هرگز احساس نکرده ای که باید تُند بروی، تُند، تُند و مَجال کم است؟ آیا...
خواستم باور کنم که میشود مردم اینجا را با حرف مداوا کنم،اما آنها دردشان را دوست دارند و گویا به آن زخم احتیاج دارند تا هرشب با ناخنشان روی آن را بخراشند.
از رها کردن نترس.باور کن هیچ کس نمیتواند چیزی که مال توست را از تو بگیرد و تمام دنیا نمیتوانند چیزی که مال تو نیست را برایت حفظ کنند.
ما ندرتاً دربارۀ آنچه که داریم فکر می کنیم، در حالیکه پیوسته در اندیشۀ چیزهایی هستیم که نداریم.
ما برای چیزهایی که به سرمان نخواهد آمد بر خود می لرزیم و پیوسته بر همه ی چیزهایی که از دست نداده ایم اشک میریزیم.
دیگران را ببخش حتی وقتی متأسف نیستند! بگذار حق با آنها باشد اگر این چیزیست که به آن نیازمندند.
وَه که چه نیکبخت توانیم بود ما، ما اهلِ شناخت، اگر که خاموش ماندن بیاموزیم و بس، چندان که باید !
من از مدتها پیش دریافته ام که در اغلب موارد تبعیت از اخلاقیات و آداب و رسوم متداول، هر چند تا حد زیادی در مورد درستی آنها شک داشته باشیم، اجتناب ناپذیر است. از این رو عزم خود را جزم کردم که جستجو برای حقیقت را هدف اصلی خود قرار...
اقرار به خطا بزرگواریِ بیشتری میخواهد تا اصرار در کشاندنِ کار به جایی که دیگر جبران ممکن نیست.
چرا ما از یک سرباز شجاع یا یک مامور آتش نشانی قدردانی می کنیم ولی از آدمی که به جا و به موقع خودکشی کرده نه؟