پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
امروزکه به خود می نگری،نه نامتنه سن و سالت را می دانیو تنها بخشِ معلومِ هویت ات،خونی است که پیوستهاز تنتبیرونمی ریزد ...«آرمان پرناک»...
خیابان های پینه بسته ی تاریخ راست میگویندامروز دیگرهیچ پلاکی ما را به هویت نمی رساند«آرمان پرناک»...
آدم ها خوشبخت تر می بودند اگر خیلی چیزها را زودتر اعتراف می کردند. همه ی ما به تعبیری زندانی فلان خاطره،یا ترس،یا سرخوردگی هستیم. هویت ما ساخته ی آن چیزهایی است که نمی توانیم تغییر بدهیم._سایمون ون بوی_وهم جدایی...
آدم ها خوشبخت تر می بودند،اگر خیلی چیزها را زودتر اعتراف می کردند. همه ی ما، به تعبیری، زندانیِ فلان خاطره، یا ترس، یا سرخوردگی هستیم. هویت ما ساخته ی آن چیزهایی ست که نمی توانیم تغییر بدهیم....
انسان برای آنکه حافظه اش خوب کار کند، به دوستی نیاز دارد.گذشته را به یاد آوردن، آن را همیشه با خود داشتن، شاید شرط لازم برای حفظ آن چیزی است که تمامیّت منِ آدمی نامیده می شود. برای آنکه من کوچک نگردد، برای آنکه حجمش حفظ شود، باید خاطرات را، همچون گل های درون گلدان، آبیاری کرد، و این مستلزم تماس منظم با شاهدان گذشته، یعنی دوستان، است. آنان آیینهٔ ما هستند، حافظهٔ ما هستند؛ از آنان هیچ چیز خواسته نمی شود، مگر آنکه گاه به گاه این آیینه را ...
من سعی می کنم شخصیتی کامل برای هر یک از کاراکترهایمان بسازم تا آن ها صاحب هویت شوند....
بکت شبیه هنرمندان و فلاسفه ماقبل خود این پرسش را پیش می کشد که انسان بودن به چه معناست؟ پاسخی که وی می دهد، هول أور است انسان بودن جستجویی بی پایان است برای یافتن هویت و جهانی که شخص بتواند در آن لذت ببرد. این همان مخمصه انواع ماست. بعلاوه این دیدگاه را نباید به هیچ وجه با برچسب اگزیستانسیالیسم با آموزه ابزوردیته تبیین کرد. این دو مکتب در عین حال که ابهام اساسی و سردرگمی تجربه انسان را خطاب قرار می دهند، معهذا برای ساختار بندی زیرکانه دو قطب عین ...
می خواهی بدانی کیستی؟ نپرس. عمل کن. عمل شما را ترسیم و تعریف می کند....