✍🏽 چامک تو که باشی تو که باشی وقت خودش دست از دویدن میکشد و ثانیهها روی لبانت مینشینند تا بوسه بگیرند. دستت که به دستم خورد مثل شکفتنِ یک ستارهی تازه تمام جهان با نفسهای من روشن شد. چشمهایت چنان سرشار از شب یلدا هستند که هر تارِ موی...