پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
پنجره را باز کردمتنها از دل تنگی هایم به آسمان گفتمنمیدانم چرا ابری شد ...!...
قسم به باران که من هم برای تو باریدم در روزهایی که ابری در آسمان نبود....
دلم ابری ست ، کجایی همه ی شادی من؟!...
آسمان ابری و دِل هوای باران دارد…#م_محبوبی_کیا...
بی توشهریور مننسخه ای از پاییز استسی و یک روز قرار استکه ابری باشم......
آسمان وقت قرار من و تو ابری بودتازه با رفتن تو وضع هوا بدتر شد...
چون که اَبری بِشَوَد حال و هوای دلِ منجای باریدنِ من سطحِ دو تا شانه ی توست...
ای تمام باران چشمم از آن توبگذار فقط در هوای تو ابری باشم......
آسمان چشمانت را...برای کسی که معنی نگاهت را نمی فهمد ابری نکن......
چقدر حال این روزهایم ابریست... !از آن ابری هایی که نه می بارد و نه آفتابی میشود...!...
دخترک از صبح خوشحال است و دف می زند، از روز ابری و غمگین دیروز رسیده به روز آفتابی و پر نور امروز بالاخره تمام شد...
ابری ترینهوای منی و خودت نمی دانیوقتی به تو فکر می کنمچقدر باران می بارد......