یکشنبه , ۴ آذر ۱۴۰۳
مرد یعنی تکیه گاهی امن....یعنی بوسه ای از دوست داشتن ها،بدون شرم...
هیچ درختیبه خاطر پناه دادن به پرنده هابی بار و برگ نشده است...تکیه گاه باشیم ،مهربانی سخت نیست..!...
پدر یعنیمسئولیت،تکیه گاهیعنی هر چی غم و دغدغه و نگرانیهخودت به تنهایی به دوش بکشیو نگذاری آب تو دل خانواده تکون بخوره....
دیوار چین را بیخودی بزرگش کرده اندهیچ دیواری در دنیا مانند پدرتکیه گاهی محکم نیست......
پدر جانم دریا و کوه هم شما را یادم میاره چون دلتون یه دریاس و مثل کوه با عظمتیتولدتون مبارک تکیه گاه همیشگی من...
کاش بدونی برکت دعای تو تکیه گاه آرزوهای منهبی تو هر فصل کتاب عمر من به خزون زندگی رسیدنه پدرعزیزم روزت مبارک...
بالشت خودم را ترجیح میدهم،چرا که شانه های امروزی مثل بالشت های مسافرخانه اند،خوب میدانم سرهای زیادی را تکیه گاه بودند!...
بی پناهی یعنیزیر آوار کسی بمانیکه قرار بودتکیه گاهت باشد…...
آتش است و در دل پاییز بر پا می شوداین جهان گرم از وجود آذری ها می شوداهل آذر ماه یعنی دوست یعنی تکیه گاهدر کنارش روی هر لب خنده پیدا می شود...
تو تکیه گاهمی...
آدمهایی که خودشون تو زندگی همیشه تکیه گاه بودنوقتی مشکلی دارن تنهایی رو بیشتر دوست دارن،چون عادت به تکیه کردن ندارن!...
رو آیه های بارونی نوشتم بسته به تو جونم و سرنوشتمتو مظهر تحملی تو ماهیعشق منی برام تو تکیه گاهی...
کاش یکی بود تو بغلش گریه میکردم دردودل میکردم وجودش ارامش بخشم بود میشد یه تکیه گاه محکم...
عشق چیست؟ جز آنکه زن همدمی باشد برای مرد، و مرد تکیه گاهی برای زن؟ یعنی فهم و اجرای این نیم خط آنقدر سخت است که همه تنهایند؟...