سیزده بدر وقتی زیباست که دست هایمان به هم گره بخورندنه سبزه ها
سبزه ها را گره ای کور مزن تا شاید یک نسیمی نظری کرد به هم برگشتیم
سبزه در دست تو و چشم من اما نگران که گره را به هوای چه کسی خواهی زد
بزرگترین دروغ سیزده را جلوی چشمانت خواهم گفت... دوستت ندارم...
سبزه را من به هوای تو گره خواهم زد... که «تو» دنیای منی سبز بمانی همه عمر!
سیزده آمد و در رفت ولی نیست بهار/همه در کلبه نشستیم و جهان در بدر است
سیزده بدر هزارو سیصد و نود و نه مبارک به امید سلامتی دنیا
سیزده را همه با یار،من اما تنها به هوایت گره را روی گره خواهم زد
اگه سیزده بدر ھر سال تو آرزوی من بودی امسال خودم ارزوی خودمم تو منو ارزو کن
سیزده را بدر می کنند باز ھر سال پشت در است این در به در
آرزوھایت را به دلم گره بزن نکند دیر بیایی و سیزده بدر شود
خوبی سیزده بدر امسال اینه که هر جای خونه چادر بزنیم به دستشویی و آب نزدیکیم!
سبزه در دست تو و چشم من اما نگران که گره را به هوای چه کسی خواهی زد …!
ببین میخوام یه چیزی بگم بهت ولی حساس نشیا ! امسال اگه خودت رو هم گره بزنی به سبزه فایده نداره ! تو خودت کمپانی نحسی هستی !
سلامتی اونایی که حتی یه دونه سبزه هم گره نزدن ولی یه عمریه دلاشون به هم گره کور خورده !
عزیزان توجه داشته باشید که اگه زیاد محکم گره بزنید که سبزه پاره بشه بختتون کور میشه و میترشید سیزده بدر مبارک !
کوچه باغی و صفایی و کمی خاطره و … سر من شانه ی تو پای همین پنجره و … شب و عهد من و تو سیزده فروردین سبزه ی پای درخت و زدن یک گره و …
سیزده برای تو نحس است تو تمام خیابان ها را می بندی من پیاده می شوم و در پیاده رو سکوتم را در چشمانت فرو می کنم تا بودنم را بپذیری
رفیق جانم 13 ات بدر به امید باز شدن تموم گره های زندگیت و رسیدن به همه ی آرزوهای قشنگت...
چو سبزه سبز میگردد ز نوروز به روز سیزدهم، آن روز پیروز فزون بر سبزی دشت و چمنزار به جان و دل بگردیم همچو گلزار
اسمش روز طبیعته ولی بقیه ۳۶۴ روز سال سر جمع اندازه امروز طبیعت خسارت نمی بینه بنده خدا
سبزه رو از سفره بگیر ماهی را با خودت بیار وقتشه بیرون بزنیم / سیزدهمین روز بهار سیزده بدر و روز طبیعت مبارک
با گره ی دیروزم نحسی ی سیزده بدر نشد بخت بازوان مرا، تنها آغوش تو باز خواهد کرد
سیزده بار زیر لب گفتم رفتنت مثل سیزده شوم است خسته ام خسته از غروری که به شکستن همیشه محکوم است