تو غرور همه فراهانی

انسانها اگر بدانند محتاج نگاهشان هستی ، نگاهت نمی کنند . بدانند مشتاق صدایشان هستی لال می شوند . اگر بفهمند نیاز به نوازش داری ، لگد می زنند . و اگر روزی لگد به کارت بیاید ، بهانه ای برای لگد نزدن پیدا می کنند . ما آدمی زاده...

از ابرها باریدیو سیل شدی و این ویرانه را ویرانه تر کردی و رفتی ، جای تو دریاست میدانم خاصیت تو آمدن و رفتن است . بعد تو اما جوانه ها در این ویرانه سر بر آوردند ، و به من زندگی بخشیدند . و من باز منتظر می ماننم...

می دانی چرا بعضی وقتها دلتنگ می شویم؟ دلگیر می شویم ؟ چون به دل مدیونیم . دارد تقاص میگیرد . از حرفهایی که نگفته ایم ، کارهایی که برایش نکرده ایم ، دل دلبر می خواهد، دلدار و دلارام می خواهد .تنها که رهایش کنیم . تنگ می شود،...

زیاد عاشق را مجنون می کند . اما عشق تو مرا عاقل کرده است . آنقدر که از تو گذشتم تا تو معشوق بمانی تا تومغرور بمانی و تا آخر عمرت تو فقط ناز کنی ، چون که من ناز کشیدن بلدم . و فقط آمده ام ناز چشمان تو...

من فقط برای تو می نویسم . مخاطب تمام شعرها متن ها و دلنوشته های من تو هستی ، به جای اسم تو نقطه چین گذاشته ام . تا (خلایق ندانند تو منظور منی ) تو و چشمانت ولی خوب می دانند . تو و چشمانت که مرا شاعر کردند...

برده ای دل ولی نمی دانی ، تو غرور همه فراهانی
زود برگرد و زود بیا ، مانده ام در میان ویرانی ...

اگر تو جا بزنی من جا می خورم و همین جابجایی جان مرا می گیرد .

من با خیال تو زندگی می کنم . هر شب برایت شعر می گویم ، شعر می خوانم ، و برایت چای می ریزم . من با خیال تو زندگی کردن را دوست دارم . اگر این دیوانگی است ، کاش زودتر دیوانه می شدم .

نگاهت ، کلامت ، سکوتت ، لبخندت ، گریه ات ، فراقت و حتی شوق دیدارت هم مرا می کشد . تقصیرتو نیست . من کشته مرده تو به دنیا آمده ام .

تنها دلم خوش است که گفتند تو دلخوشی ،
محتاج خنده های توام بیشتر بخند
ای سوژه غزلهای من ، مشتاق شعر های منی ؟
هر روز و شب بخند .

فرهاد فراهانم شیرین تو کجا هستی ...