باران آمدو عطر دلتنگی در فضا...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
1.7 امتیاز از 3 رای

باران آمدو عطر دلتنگی در فضا پیچید
قهوه ای تلخ را نوشیدم ب یادش
ناگاه نگاهش در چشمانم لرزید
بدون هیچ پلکی زدنی نگاه میکرد
چرا دست نوازش نمیکشد
قطره اشکم سرازیر شد
باز هم قاب عکس یادگاری ..

المیرا پناهی درین کبود
ZibaMatn.IR

تفسیر با هوش مصنوعی

باران، یاد او را زنده کرد و حس دلتنگی را در فضا پخش کرد. قهوه تلخ نوشیدم و به او فکر کردم. ناگهان در نگاهش، در چشمانم، لرزشی دیدم، نگاهی عمیق و طولانی. دستم به نوازشش نرسید و اشکم جاری شد. باز هم به عکس یادگاری‌اش نگاه کردم و غرق در اندوه شدم.

ارسال متن