تو نیومدی تو اتفاق افتادی مثل...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

تو نیومدی...
تو اتفاق افتادی.
مثل خوابِ ظهرِ تابستون،
بی‌صدا
اما انقدر عمیق،
که تنم هنوز بوی بودنتو می‌ده.

من نگفتم دوستت دارم...
بدنم گفت،
نگاهم گفت،
نفس‌هام وقتی حوالی تو کند شدن، گفتن.

تو اومدی توی من،
نه با دست‌هات،
با بودنت.

و حالا هر شب،
من یه تکه از توام
نه شاعرانه،
واقعی.
بی‌قافیه، بی‌وزن...
مثل عشق وقتی جدّیه

باران کریمی آرپناهی
ZibaMatn.IR
barankarimi
ارسال شده توسط

تفسیر با هوش مصنوعی

این شعر، عشق عمیق و ناگهانی را توصیف می‌کند. حضور معشوق مثل رویایی آرام اما تأثیرگذار بوده که ردّ پای آن هنوز در وجود شاعر باقیست. عشق نه با کلام، بلکه با جسم، نگاه و نفس‌ها ابراز شده است. معشوق در وجود شاعر حل شده و این پیوند واقعی و عمیق، فراتر از شاعرانگی و کلیشه‌هاست.

ارسال متن