مانده ام در حسرت چشمان ماه...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

مانده‌ام در حسرتِ چشمانِ ماه‌افروزِ تو
در شبی که ظلمتش دزدیده چشمانِ مرا

اشک‌ها با یاد تو در سینه‌ام دریا شدند
هر نسیم از سوز دل می‌برد آوایِ دعا

رفتنت چون باد برگم را ز شاخه برد و رفت
سایه‌ات هم سر نکرد ای مه به مأوایِ وفا

هرچه فریاد از دلم برخاست، شب خاموش ماند
غصه‌ها پیچید در جانم، شکست آوای ما

باورم شد عشق یعنی سوختن بی‌هیچ چرا
آتشی پنهان که می‌سوزد، نه داور، نه جزا

ساهر از شوق تو شعری ریخت در آغوش شب
تا سحر خاموش ماند آتشِ پنهانِ مرا

حسن سهرابی
ZibaMatn.IR
ارسال متن