دلم پر ز خون است از...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

دلم پُر ز خون است از این خاکزار
ز تیرِ جدایی، ز زخمِ فشار

شده کینه قانون این روزگار
نه اشکی‌ست باقی، نه بویی ز یار

نه دستی به یاری، نه شانه به غم
فقط مانده سرمای ظلم و ستم


نه فریاد رسم است، نه نغمه حلال
فقط بغض پنهان چو کوهِ زوال

ز دل رفته باور، ز لب رفته شعر
نه نامی ز مهر است، نه بویی ز خیر

فریب است و تزویر در هر نظر
دل افتاده در دام شب‌های شر

حسن سهرابی
ZibaMatn.IR

تفسیر با هوش مصنوعی

این شعر، شرح حال دل شکسته‌ایست که از ظلم و جدایی رنج می‌برد. خشم و کینه جای امید را گرفته، یاری و مهربانی از بین رفته و تنها سرمای ستم باقی مانده است. شعر و امید از بین رفته و فریب و تزویر همه جا را فرا گرفته، گویا گوینده در چنگال شب‌های تاریک گرفتار شده است.

ارسال متن