چشم در چشمان شب تصویر خاموشی...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

چشم در چشمان شب، تصویر خاموشی شدم
در هجوم سایه‌ها، آیینه‌ی پوشی شدم

باد آمد، برد با خود خواب‌های روشنم
در سکوت برگ‌ها، پژواک بی‌گوشی شدم

شاخه‌ام، اما تهی از میوه‌ی فصل یقین
در بهار بی‌ثمر، تنهاتر از دوشی شدم

سنگ بودم، سخت و خاموش، در دل کوه‌ها
تا نگاهت ریخت باران، خاکِ فرسوشی شدم

شعر می‌جوشد ولی از زخم‌های بی‌کلام
با تماشای دلم، معنای مدهوشی شدم

راه می‌رفت از کنارم، بی‌خبر از ردّ من
در عبور لحظه‌ها، حس فراموشی شدم

دست‌هایم را گرفتی، بعد رها کردی مرا
در میان رفتن و ماندن، فراموشی شدم

با تو بودم، بی‌تو اما در تو گم گشتم چنان
در دل آیینه‌ها، تصویر مدهوشی شدم

شوق پروازم، ولی در قفس افتاده‌ام
در دل این بال‌های بسته، خاموشی شدم

هیچ‌کس با من نماند از اهل این کوی سکوت
در غبار کوچه‌ها، افسانه‌پوشی شدم

مهدی غلامعلی شاهی
ZibaMatn.IR
مهدی غلامعلیشاهی
ارسال شده توسط
ارسال متن