شعله ای کوچک در دل خاکسترها...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

شعله‌ای کوچک در دلِ خاکسترها جان می‌گیرد،
گرچه لرزان است، اما نویدِ آتشی دوباره است.

ابرها آهسته کنار می‌روند،
نسیمی خسته بوی باران را به کوچه‌ها می‌آورد.

پرنده‌ای بال می‌زند بر قفسِ شکسته،
و آسمان با آغوشی روشن او را فرا می‌خواند.

انسان، در آیینه‌ی سپیده، خویشتن را می‌بیند،
که از زنجیر شب، به صبحی تازه رهیده است.

حسن سهرابی
ZibaMatn.IR

تفسیر با هوش مصنوعی

امیدی نو در دل ناامیدی می‌جهد، هرچند ضعیف. ابرهای غم کنار رفته و نسیم رحمت می‌وزد. پرنده‌ای از قفس رهایی یافته و به سوی آزادی پرواز می‌کند. انسان پس از شب تار، در سپیده‌دم، خود را آزاد و رها می‌بیند.

ارسال متن