شبیه بغض دریا که بر شانه...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

شبیه بغضِ دریا
که بر شانه‌ی موج می‌افتد
می‌شکند
و دست‌هایش هرگز به ساحل نمی‌رسند

بارانِ آبی اشک
بر ماسه‌زارِ خواب می‌بارد
موج‌ها در آینه‌ی خود
پیراهنِ مرا می‌درند
و صخره‌ها
نامم را در تاریکی می‌نوشند

نه به مقصد رسیده‌ام
نه به تو
نه به فانوسِ گمشده‌ای در دلِ طوفان
فقط سکوت می‌کنم
و سکوت
که همچون دریایی بی‌پایان
مرا در خود می‌بلعد

احمد کمائی
ZibaMatn.IR
از من
ارسال شده توسط

تفسیر با هوش مصنوعی

شعر، حس ناامیدی و گم‌گشتگی را به تصویر می‌کشد. شاعر مانند بغضِ فروخورده‌ی دریا، به ساحلِ امید نمی‌رسد و در تنهایی غرق می‌شود. اشک‌های آبی، نشانه ی اندوهی عمیق اند و سکوت، دریای بی‌پایانی است که شاعر را در خود فرو می‌برد. او نه به هدف، نه به معشوق و نه به رهایی دست یافته است.

ارسال متن