برای بانویی که خود زیباترین علت...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن اشعار اعظم کلیابی
- برای بانویی که خود زیباترین علت...
برای بانویی که خود، زیباترین علت آفرینش بود.
وقتی که ، کوچههای مدینه پاهایش را میبوسید،
آسمان،سجادهاش را پهن میکرد.
فرشتگان در حیرت بودند.
آیا این اوست که به زمین نزدیک میشود،
یا زمین است که با قدمهای او به ملکوت میرسد؟
آن زمان که جهالت مهر پیشانی ابو جهل ها بود
آن روز که یاس ها نرسیده به بهار ازشاخه جدا میشدند و به خاک می افتادند
تو آمدی و شدی دلیل خلقت آسمان وزمین
دلیل پیدایش هستی....دختر.
دلیل تکریم مادر ...
ریحانه ای که با حضورش زیبا کرد جهان را..
آن زمان که دخترکان آرزوهایشان را به گور میبرند ..
تو آمدی ..
آمدی و معنا بخشیدی به بودن ...
بهار را با خود آوردی ...
بوی یاس از دامنت برخاست...
عطر نبوت درنفس هایت موج میزد ...
آن قدر پاک بودی که آیات قرآن درسینه ات نجوا شد...
پرده نشین خانه ای که فرشتگان برای عرض سلام وتهنیت از آسمان عروج کردند..
فاطمه شدی ...
جدا شونده از آتش
مطهره صدیقه طاهره ....
برای شانه های خسته پدر همدم برای زخم هایش مرهم ...
وقتی پدر خسته از دعوت سر به سجده میگذاشت ...
وقتی از نبرد باز میگشت ...
تو بودی و عطر جان بخشت ...
و نوازش دستان مهربانت...
انقدر،در دل پدر جای گرفتی .
که خودش گفت فاطمه پاره تن من است.
وچه مادرانه برای پدر پرستاری،میکردی .
دوست داشتن تو فراتر از هر چیز وهرکس بود.
حسادت میکرد دنیا
وقتی پیامبر بهشت را درآغوش میگرفت
اشتراکگذاری