زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
3.3 امتیاز از 3 رای

شدم مجنون تو
نشدی لیلی من...
شدم فرهاد تو
نشدی شیرین من...
شدم شاملوی قصه هایت
دل ندادی...نشدی آیدای من...
بگو...شاید دلت قصه ی تازه می خواهد؛
پس مینویسم از نو...
تو معشوقه باش و منم عاشق
و به نامِ عشق می نویسم از عشق؛
که هر دَم میگردم به دورت
خورشید شدن را که بلدی..؟!
پروانه می شوم و شهدِ شیرینِ عشقت را میچشم
گل شدن را که بلدی...؟!
درِ ظرفِ عشقم را باز میکنم تا هوایش به هوایت برسد
نفس کشیدن را که بلدی...؟!
ماهی می شوم و با تلاطم عشقت بازی می کنم
دریا شدن را که بلدی...؟!
آسمان می شوم و آغوش باز می کنم برای در بَر گرفتنت
ستاره شدن را که بلدی...؟!
دانه می شوم و با نگاهت ثانیه به ثانیه رشد می کنم
با عشق نگاه کردن را که بلدی...؟!
بلدی که حالا این دل هردَم پر می کشد
برای با تو بودن...
چون خوب می داند؛
به نام عشق دل بردی
از منِ دلداده ی چَشم به راه،
که سالهاست وجب به وجبِ جاده ی انتظار را طی کرده ام
و به انتظارت نشسته ام؛
اما تو...
گویا آمدن را بلد نبودی...
ZibaMatn.IR


ZibaMatn.IR

انتشار متن در زیبامتن