زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

من آن آشفته حالی را شبی باز آرزو کردم
تو را بین تمام خاطراتم جست وجو کردم
شدم لیلا شدی مجنون در این دنیای بی پایان
که شب را در خیال و روز حفظِ آبرو کردم
دوباره چشمهایم را برای دیدنت بستم
برای چشمهای تو، نشستم گفت و گو کردم
نسیمی می وزید آرام در امواج گیسویم
شمیم جان نوازت را شبی مستانه بو کردم
دریغا روزشد، زیباترین رویای شب را برد
برای بودن باتو زمان را زیر و رو کردم
خودم میدانم این رویا دوباره بر نمیگردد
و تنها با غم ودل تنگی ام جانانه خو کردم
ZibaMatn.IR


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید

انتشار متن در زیبامتن