زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

فرشی به زیر ِپای تو از سبزه زار بود
من بودم و تو بودی و فصل ِبهار بود
‎افتاده بود، ماه در آغوش جویبار
خیره، نگاه ما به دل جویبار بود
‎زلفت نمی گذاشت ببینم تو را درست
! من تازه کار بودم و او کهنه کار بود
‎از من هزار پرسش ِپوشیده داشتی
انگار شب نبود که روز ِ شمار بود
‎با هم گره زدیم به نرمی دو سبزه را
دل در درون سینه ی ما بی قرار بود
‎دستان ِما به گرمی هم احتیاج داشت
چشمان ما به سُکر ِتماشا دچار بود
‎دلهای سر به راه ِمن و تو در آن بهار
مانند باد کولی و بی بند و بار بود
‎با من کنار آمده بود آن شب آسمان
آن شب مرا بهشت ِ خدا در کنار بود
‎زیر ِدرخت ِتوت ِکهنسال ِدهکده
یک بوسه چیدم از دهنت، آبدار بود
‎رقص نسیم و هلهله ی جوی و بوسه ، گل
جشنی به زیر توت کهن بر قرار بود
‎یک قلب تیر خورده بر این تک درخت ِپیر
از روزهای غربت من یادگار بود
‎بیکار یک نفس ننشستیم تا سحر
فصل بهار فصل طلب فصل کار بود
‎گفتی به غیر تو به کسی دل نبسته ام
گفتی ولی دروغ ! دلت شرمسار بود
‎نور ِ زلال ِ ماه و چراغ نگاه تو
غیر از دروغ تو همه چیز آشکار بود
‎رنگ از رخ شکفته ی شب داشت می پرید
خورشید، نیمه رخ به سر ِ کوهسار بود
‎خورشید، کنجکاو سرک می کشید و باز
وقت ِ وداع و گریه ی بی اختیار بود
‎خورشید آمد و شب ِ ما را سیاه کرد
خورشید آمد و دل ِ ما در غبار بود
‎از دوردست ، شیهه ی اسبی شنیده شد
!ما را کدام حادثه در انتظار بود؟
‎اسبی که آمد و به جدایی کشاندمان!
اسبی که رفت و برد مرا ! بی سوار بود
‎امسال دهکده نفسش بوی مرگ داشت
امسال مثل لاله دلم داغدار بود
‎امسال دار ِ قالی ما بی شکوفه ماند
نعش ِ هزار خاطره بر روی دار بود
‎یا گل نداده بود نهال ِ گلی به باغ
یا چشمهای خیس ِمن امسال تار بود
‎امسال آن درخت تنومند توت پیر
باری نداد و داد اگر، مرگ بار بود
‎ای دختر ِدهاتی ِ شاداب و سر به زیر
امسال بی تو دهکده بی آبشار بود
‎شال سپید و صورتی و سبز و آبی ات
آویخته به سینه ی خشک کوار بود
‎بی تو کدام چشمه ؟ چه سبزه ؟ کدام گل ؟
کار دل یتیم من امسال زار بود
‎جای تو بود خالی و دست غریب ِمن
بی روح و سرد، بر سر سنگ مزار بود
ZibaMatn.IR


ZibaMatn.IR

انتشار متن در زیبامتن