متن شرمسار
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات شرمسار
فریاد از من ،
سکوت از تو،
من شرمسار سکوت خویشم
حجت اله حبیبی
خون هم بباری هم کم است...
دیده ای
وقتی که در صبح بهاری
یک جوانی بهر کاری...
جوی را
از بشکه های آب خالی میکند
پر میشود از غصه ها...
هی باز خالی میکند!
از دیده ام خون میچکد
چون اشک جاری میکند
من دیده ام!
پر میشود بازم برای...
شرمسار
باز می کنی
پنجره ی چشمانت را
شرمسار می شود
آفتاب
به عمرخویش گنه بسیارکردم
به درگاه تو عبدی شرمسارم
اگربخشی و یا نه حکم باتوست
به یک ذره نگه امیدوارم
حسین صالحی