دخترک با چشمانی معصومنجوا کرد...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

دخترک با چشمانی معصوم
نجوا کرد:
خانم، گل نرگس ؟!
داغ تنهایی ام تازه شد...
دل پردردم خون شد ...
طروات گل در هاله اشکم رقصید
یادم آمد با چه شوری
از باغ آرزوهای زندگی،
نرگس، برایت چیدم ...
زیباترین نگاه گل ها،
را به نگاهت دوختم ...
لبخندت برایم تداعی شد،
شادی چشمهایت در یادم نشست
و صدایت که با ذوق گفت:
وای ، من عاشق نرگسم...
من در حسرت آن ماندم
که تو عاشق مریمی یا نرگس؟!
وامروز میدانم عاشقی،
لفظی بود به رسم عادت بر زبانت...

ZibaMatn.IR