دلا آخر تو را دیوانه کردند
تو را آواره ی میخانه کردند
شکستن آن دل بی کینه ات را
تو را در بند هر بیگانه کردند
تمام جاده ها از برف پر شد
تمام گوش ها از حرف پر شد
بیا ای تو دلیل بودن من
که صبرم سر رسید ظرف پر شد
به غیر از تو کسی یارم نباشد
کسی غیر از تو دلدارم نباشد
اگر صد سال بشینی روبرویم
تماشایت به ....تکرارم نباشد
که من عاشق به خویت گشته بودم
جدا از تو به بویت گشته بودم
نبودم قبل تو شهره در این شهر
که من شاعر به رویت گشته بودم
ZibaMatn.IR