«برای آخرین بار، دستش را فشردم و جدا شدیم برای همیشه. قطار حرکت کرده بود، در کوپه کناری که خالی بود نشستم، و تا ایستگاه بعدی گریه کردم.»_آنتون چِخوف ZibaMatn.IR
عکس نوشته جملات برگزیده «برای آخرین بار دستش را فشردم...