سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
هیچ بحران انرژی، بحران غذا یا بحران محیط زیستی در کار نیست!بحران، "بحران نادانی" است!...
تغییرات آب و هوایی در حال نزدیک شدن به نقطه حیاتی است و جامعه جهانی باید مسئولیت خود را درقبال این بحران جدی بگیرد....
تو رفته ایو بحران نوشیدن چای بی تو در این خانهمهم ترین بحران خاورمیانه استاین احمق هاهنوز برسر نفت می جنگند!...
به نظرِ من،بحران، برایِ چهل سالگی نیست...!.هرکدوم از ماها،یه روزایی تلخیم،یه روزایی گُنگیم،و یه روزایی ضعیف میشیم....نه به سن مربوطه، و نه به روزگار....ما آدما، زندگیمون،پُر شده از، بحرانِ چهل سالگی،اونم تو هر سن و سالی از عمرمون...تو هر نقطه ی عطف و خشمی!.این ما هستیم،که بعضی وقتا، خودمونو،درونمون گُم میکنیم،و زمان میبره، برایِ پیدا کردنِ این گُمشده....زندگیتون، دور باشه از بحران......
می ترسُم از این کشور خوسیده ی خوشبختبیدار بشُم این طرف مرز نباشیتو خوُ زمین باشُم و بارونی و گندمبیدار شُم اما تو کشاورز نباشیمی ترسُم از اینجا بری و خونه بُرُمبهله شُم تو به معماری آوار بخندیآواره بشُم مملکتُم دست تو باشههیهات اگر ارتش موهاتِ نبندی دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آیدمی ترسُم از اون لحظه که دیوونه نباشیهی پست کنُم عمر عزیزُم در خونه اتیک عمر کسی در بزنه خونه نباشیایجاد شدی در بدنُم مثل یه بحرانبحران شد...
قرنطینه ات کرده ام در صندوقچه ی دلتنگی هایم!بحران ندیدنت که تمام شوداجازه ی در آغوش گرفتنت را میدهی؟!...
در زندگی مشکلات بزرگ نیست که به آدم با اراده احتیاج دارد، هر کسی میتواند در یک بحران قد علم کند و با شجاعت با فاجعهای مصیبت بار رو به رو بشود. بلکه بنظرم در یک روز با خنده به استقبال مشکلات کوچک رفتن، واقعا احتیاج به عزم و اراده دارد ......
این همه بحران،و ما زنده ماندهایمشاید عوض شده جایِ مرگو زندگی... ...
بحران عبارت از این واقعیت است که کهنه در شرف مرگ است و نو قادر به زاده شدن نیست ؛ در این میانه انواع نشانههای خوفناک پدیدار میشود ......
در دل این گربه که ایران ماستدود سیاهی ست که تهران ماستبوی بدی در همه جا پر شدهبوی مدیریت بحران ماست...