شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
من و تو؛ آن اتفاقِ نبایدکه به ناگَه؛ هر دو افتادیمشیما رحمانی...
گاهی هم باید پذیرفت، اتفاق های هفتگی، همگی با هم در یک روز بیفتند....
تو رویایش را ببافاتفاقش خود به خود می اُفتد!...
شبیه معجزهها اتفاق میافتدجنونِ آنیِ دیوانهها در آغوشت...
تو بهترین اتفاق زندگیمی یکی یدونه......
یک ثانیه می بینمت،یک سال درگیرم هر اتفاق نادری کوتاه می افتد...
تولدت مبارکتو دنیای سفید و سیاه منتو رنگی ترین اتفاقی عشق قشنگم...
کاش...امشب همون شبی باشه که،قراره فرداش کلی اتفاق خوب بیوفته......
دوس داشتنش یعنی دلت بخواد هر حرف و اتفاقی رو قبل از همه اول برای اون تعریف کنی...
ای اتفاق کوچک سادهپاییز دارد تمام می شودنمی افتی؟...
گاهی تنهاییزیباترین اتفاق دنیاست......
تو قشنگترین اتفاق هر سالم هستی!همیشه تکرار شو...️️️...
تلفظ میشه مواظب خودت باشمعنیش میشه اگه برات اتفاقی بیوفتهمن میمیرم....
فقط تو...تو بهترین اتفاق زندگیمبودیهستیخواهی بوددوستت دارم...
گاهی تنهاییزیباترین اتفاق دنیاست....
هر چه در آغوش تو اتفاق بیفتدرا دوست دارمحتی مرگ را ️...
برای همیشه...وجود* تو * بهترین اتفاق خواهد بود...
بعضی از بهترین روزهای زندگیتهنوز اتفاق نیفتادنصبور باش و ادامه بده...
ای اتفاق کوچک سادهپاییز دارد دارد تمام می شودنمی افتی!...
به اتفاقخوابیده ایمشغال داردخربزه ی شیرین را می خورد...
تمام دنیا را سیاه و سفید دوست دارم به جز توکه رنگیترین اتفاق منی...
نیفتاد مثل پاییز آن اتفاق زرداو سبز بود و گرم...
تمام دنیا راسیاه و سفید دوست دارمبه جز توتو رنگی ترین اتفاق منی...
خوشبختی یعنیهرباربیشترازقبل حس کنیبودنش بهترین اتفاق زندگیته️...
آیا میان آن همه اتفاق من از سر اتفاق زنده ام هنوز؟...
زندگیچه اتفاق غم انگیزی استوقتی تنهایی ات سالها از تو بزرگتر باشد...