متن حسرت و رنج
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات حسرت و رنج
ابر خونریزی ز دامان شب افتاد دل مرا
چون نسیم از باغ غم برچید و بگشاد دل مرا
باد فتنه پرچم امید را برچید و برد
موج طوفان بیمحابا برده بر باد دل مرا
چون حباب از شیشهٔ دریا به یک لرزش شدم
سنگ تقدیر از صدف بیرون بیفتاد دل...
شور شب در شیشهی شبنم شکفت از شوق ناب
سایهسان سرگشتهی سرما شدم با سوز خواب
با بنفشه بغض بستم، با بهار آتش شدم
بوسه برد از بازوانم باد با بانگ شراب
چشم چرخان، چشمهچشمه، چهرهام را چاک زد
چون چراغی در شب چله، چه بیتاب و شتاب
دل درون...
✍ پارگیهای دلم💔
کانال تلگرام:
bzahakimi@
پارگیهای دلم را خستهام؛
بهرِ دل، بار سفر را بستهام؛
یک عصا و، چند دستی هم، لباس؛
کوزهی آبی و قدری، اسکناس؛
در زمین و آسمان، پر زد دلم؛
تا بیابانِ عطش، سرزد دلم؛
باز هم، غم با دلم، همصحبت است؛
«در بیابان، لنگه...