پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
انگشت به انگشتو رگ به رگ دستانت را سپاسگزارمکه در روزگار آوارگی خانه ی من بودندو به وقت توفان سرپناهمو آن گاه که میهنم رااز زیر پایم بیرون کشیدند، دستان تو وطنم شدند.هر کجا دستانت را دیدیسلام مرا برسان. ...
سال نو مبارکسال نو مبارکاما من دوست دارم بگویم: عشق نو مبارک!واژه ها را مثل دیگران به زحمت نمی اندازممن دوست ندارم احساساتممثل خواسته های دیگران باشدمن عشقِ پنهان شده درکارت پستالها را نمی پسندممن تورا همانگونه درآغاز سال دوست دارمکه در پایان سال،عشق فراتر از زمانهاستو گسترده تر از جغرافیابرای همین دوست دارم به همدیگر بگوییم:عشق نو مبارک!...
سعاد الصباح:دموکراسی این نیست که مرد از سیاست بگوید و کسی به او اعتراض نکند!دموکراسی این است که زن از عشق بگوید و کسی چپ چپ نگاه نکند ......
مرد من!من هماره مبارزه می کنمو مبارزه می کنمتا زندگی ظفر یابدتا درختان جنگلها برگ بر آرندتا عشق به خانۂ مُردگان در آیدکه فقط عشق می تواندمُردگان را به حرکت در آرد!سعاد الصباحمترجم: طیبه حسین زاده...
همه ی دین هااز طریق ارث به ما می رسندمگر عشقزیرا عشقتنها دینی ستکه پیامبرانش را خود می آفریند......
هر بار بعد از دیدار تومی نشینممثلِ زلزله زده هادر کنارِ صندلی امو کشتگانم را می شمارمو تکه پاره هاىِ تنم را جمع میکنم.....
شوق توعادت خطرناکی ستکه نمی دانم چگونه از دست آننجات پیدا کنم و عشق توگناه بزرگی ستکه آرزو می کنمهیچ گاه بخشیده نشود....
شهرهای دنیانقطههایی خیالیاندروی نقشهی جغرافیاهمهی شهرهاجز یک شهرشهری که عاشقت شدم آنجاشهری که خانهی من شد بعد از تو....
عشق کودتایی ستدر کیمیای تنو شورشی ست شجاعبر نظم اشیاءو شوق توعادت خطرناکی ستکه نمی دانم چگونه از دست آننجات پیدا کنم و عشق توگناه بزرگی ستکه آرزو می کنمهیچ گاه بخشیده نشود...