متن شاخه گل

زن بودنم،
هزار شاخه گل خواهد داد،
با هر نگاه مهربانش...

سلامی گرم و شاخه گلی نثار همه ی آنانی که
دوستمان داشتند و آن گونه که باید،
دوستشان نداشتیم.

_رضوى عاشور
ترجمه: محمد حمادی

روی دفتر، لای دفتر، پشت دفتر، پس کجاست؟ /
شاخه گل های سرودن: «عین و شین و قاف» کو؟؟
«آرمان پرناک»

تنها چیزی که در روز ولنتاین احتیاج داری عشقه
اما یه شکلات و یه خرس و یه شاخه گل که چیزی ازش کم نمیکنه!! ولنتاین مبارک عشقم

او شاخه گلی لای کتاب، اما من؟

از ماه پلی به آفتاب اما من؟

او سیر تکامل قشنگی دارد

اینگونه:

نقاب

قاب

آب..

اما من؟

ﺩﺳﺘﻢ ﺑﻮﯼ ﮔﻞ ﻣﯽ‌ﺩﺍﺩ ، ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﺟﺮﻡ ﭼﯿﺪﻥ ﮔﻞ ﻣﺤﮑﻮﻡ ﮐﺮﺩﻧﺪ ؛ ﺍﻣﺎ ﻫﯿﭻﮐﺲ ﻓﮑﺮ ﻧﮑﺮﺩ ﺷﺎﯾﺪ ﻣﻦ ﺷﺎﺧﻪ ﮔﻠﯽ ﮐﺎﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ !