پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
آدمی است...دلی دارد، احساسی و بعضاً غروری! دوستش بدار که دلشکسته نشود،محبت کن که احساس کند،و در آخر محترم شمار تحقیر نشود. به گوشم رسانده اند پیامبری گفته بوددوستت دارم هایت را بر زبان آور.نماز و روزه ات را نگاه داشته، می خوانیواجبات است می دانم؛در کنارش پند و اندرزی، نصحیتی اینچنینی را نیز غنیمت دان.دوستت دارد....باورش کن که شاید مقدمه رشدش را فراهم سازی.آدمی است، دلی دارد و احساسی......
شاید مرگ شروعی باشد که به پایان تجربه شده در زندگی معنایی بدهد...شاید!...
تربیت بمانند رنگی است که نقاش بر بوم نقاشی به منزله ظهور می رساند. چه می کشد؟! نمی دانم!شاید تنها رنگ را بر بوم نمایان می سازد؛ بی هیچ طرحی......
افرادی که پایبندی به چهارچوبی بخصوص را فریاد می زنند بدون شک خود معتقد به هیچ چهارچوبی نیستند. در واقع منفعت و سمت و سوی آن به چنین افرادی جهت می دهد؛ مبادله ای به سبک انسان نخستین!...
بگویم دوستت دارم؟ توانش نیست! چشم هایم را ببین،لبخندی که بر لبانم می نشانی.شنیدی؟به زبان نمی توانم، حال خوبم را دریاب؛فریاد می زند......
خسته ام!خسته از اینگونه دوام آوردن...تا کی در نصیحت های دیگران غرق شوم و خواسته ام را با تازیانه نوازش کنم.گاهی نصیحت از روی دلسوزی، تحقیر تؤام با آگاهیست.مخالفت کردم با انگشت اتهامی که از روی دلسوزی به سمتم نشانه رفته بود و در آخر متهم شدم به......
اصالت با فرد است یا جمعی که فرد، فرد آن می باشد. منفعت فرد یا منافع جمع؟بارها در نقطه گاه تاریخ منفعت فرد، به شخصه منافع جمع را به کناری زده، نادیده گرفته است. شاهانی که سربازانی را قربانی خواسته های خود کرده اند.قدرت! در دنیای بی رحم کنونی اصالت نه با فرد و نه با جمع، نه تفکری جامع و مقدس بلکه با قدرتی است که دیگری را توان مقابله با آن نیست.رفته رفته به سمتی سوق داده می شوم:بیزار از آدمی، آدمیزادی!قدرت......
به یکباره؟ نه! راه صد ساله را نمی توان در شبی هر چند مهتابی و روشن، خلاصه کرده، پیمود......
از زمانی که راه رفتن با رکاب عقل را آموختم، همیشه در حد فاصل آگاهی از امری و تحقق آن امر، ترس و اشتیاقی سرشار وجودم را فرا می گرفت. به همین خاطر آشفتگی و تلاطم عجیبی را در این حد فاصل پذیرا می شدم. به قدری با ترس و تربیتی توأم با ترس به بار نشسته بودم که هر اتفاق تازه ای چون چنبره ماری مرا در خود محصور کرده و راه تنفس ام را می بست. بدون شک مسدود شدن راه حیات جسم، حضورش را به پایان می رساند. در یک لحظه! اما مسدود شدن مجرای زندگی روح، به تدریج و رف...