پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
نهتمام نمی شودپاییز تمام نمی شودو حیاتهمیشه جارولازم است«آرمان پرناک»...
از زمانی که راه رفتن با رکاب عقل را آموختم، همیشه در حد فاصل آگاهی از امری و تحقق آن امر، ترس و اشتیاقی سرشار وجودم را فرا می گرفت. به همین خاطر آشفتگی و تلاطم عجیبی را در این حد فاصل پذیرا می شدم. به قدری با ترس و تربیتی توأم با ترس به بار نشسته بودم که هر اتفاق تازه ای چون چنبره ماری مرا در خود محصور کرده و راه تنفس ام را می بست. بدون شک مسدود شدن راه حیات جسم، حضورش را به پایان می رساند. در یک لحظه! اما مسدود شدن مجرای زندگی روح، به تدریج و رف...
جسم اگر زندانی شود انسان راه چاره ای جویا شده، رهایی حاصل می شود. اما اگر روح خود را محصور در میله های زندان ببیند چه بسا خو گرفته، آن را حقیقتی در حیاتش معنا می کند....
هنر آن است که در عمق نا امیدی،حیاتی از امید تازه کنیم......
می رسد سردی ِ پاییز ِ حیات،تاب ِ این سیل ِ بلاخیزم نیستغنچه ام غنچه ی نشکفته به کام،طاقت سیلی پاییزم نیست!...
آن شب که تو در کنار مایی روزست و آن روز که با تو می رود نوروزست دی رفت و به انتظار فردا منشین دریاب که حاصل حیات امروزست...
در هر کجا که می گذرد سایه حیاتسرمست و پر نشاطآن پیک ناشناخته می خواندم به گوشخاموش و پر خروشکانجا که مرد می سترد نام سرنوشتو آنجا که کار می شکند پشت بندگیرو کن به سوی عشقرو کن به سوی چهره خندان زندگی...
آن شب که تو در کنار مایی روزستو آن روز که با تو می رود نوروزستدی رفت و به انتظار فردا منشیندریاب که حاصل حیات امروزست...
بعد از حیات ماحیات دیگری هم هست این را چراغ آخر این کوچه می گویدکه دلقرصیهایت راوقتی که ترسهایت دچار هنوز بودروشن نگاه می دارد...!جلال پراذرانسفیر اهدای عضو...
گفته ام بارها و میگویمبی وجودش حیات مکروه استهمه عمر تکیه گاهم بودپدرم نام کوچکش کوه است...
دریچه های غبارین زمین، باز و بسته می شود. گلی نیست، بهاری نیست، جوانه ای نیست، هیاهویی برای حیات نیست؛ تاریکی است و تاریکی....
تو را دوست میدارمبیآنکه بدانم تو ضرورت منی!آب را که مینوشی، هوا را که میبلعینمیفهمی جیرهبندی چه مکافاتیستتنها در نبودِ تو بود که فهمیدمدوست داشتن تومایهی حیات من است...
بقای حیات در کره زمین، پدیده ای بس دشوار و پیچیده است. از میان میلیاردها میلیاد انواع گونه موجودات زنده ای که از آغاز زمین تاکنون پای به عرصه هستی نهاده اند، اغلبشان - 99/99 درصد - دیگر وجود ندارند. همچنان که می بینی، حیات در کره خاکی نه فقط عمری کوتاه دارد بلکه به طرز نومید کننده ای ظریف است و به تارمویی بستگی دارد. از خصوصیات شگفتی آور هستی ما آن است که ما از کره ای برخاسته ایم که خیلی خوب به گسترش حیات یاری می رساند ولی مهارتش در خاموش کردن ش...